همه ی
آغوش های دیگر
باز شده بودند
تا
غیاب ترا
به من هشدار بدهند!
چه احمق بودم،
عزیزم
همه اش می پرسیدم:
چرا نمی توانم
بی حضور مدامت
جاگیرشان
شوم!
+ نوشته شده در چهارشنبه یکم آذر ۱۳۹۱ ساعت 20:48 توسط آتنا
|