همه ی

آغوش های دیگر

باز شده  بودند

تا

غیاب ترا

به من  هشدار بدهند!

 چه احمق بودم،

عزیزم

همه اش می پرسیدم:

چرا نمی توانم

بی حضور مدامت

جاگیرشان

شوم!