سفر به هند، قسمت دهم: بازار
راننده تاکسیها میگفتند دهلی فروشگاههای بزرگی که به آنها میگوییم "مال" هم دارد اما من با توجه به فقر بودجهام آنطرفها نرفتم. خیلی دوست داشتم به یکیشان سر میزدم که میدیدم چطور است اما خب اینبار نشد. دفعه بعد.
بازارها را به ترتیب زیارت ردیف کردم.
اول از همه "دیلیهات" (Dilli Haat)، بازاری در محوطه باز، برای ورود اگر اشتباه نکنم پانزده روپیه ورودیه پرداخت کردیم. هم مغازه داشت و هم غرفههایی که فروشندهها کالاهایشان را آنجا میفروختند، بازار شیر مرغ و جان آدمیزاد بود، عسل و ادویه و چای، شال کشمیر، مجمسههای برنزی، رو تختی، اسباببازی، تونیکهایی که هندیها به آن کرتی میگویند، همه چیز. تا ساعت ده شب باز است، حوالی غروب بروید، شب وقتی چراغها را روشن میکنند زیبا میشود.
روبرویش، کمی بالاتر از روبرویش بازار ادویه بود، آینا مارکت (Ina Market)، البته فقط ادویه نمیفروختند آنجا هم همه چیز پیدا میشد شال و لوازم آرایش و مرغ زنده. ما ادویه خریدیم، فلفل هندی، گرام ماسالا، کاری. قیمتها در در آینا مارکت خیلی پایین بود من هم سه تا شال خریدم، بعد که آمدم هتل دیدم یکیش زدگی دارد، آن یکی هم لک و لوک است. پس اگر گذارتان به بازارهای دهلی افتاد دقت کنید دقت.
خان مارکت (Khan Market)، دیگر نگویم شیر مرغ و اینها که انگار این اصل اساسی بازار در دهلی است. هم میشد محصولات بومی منطقه را آنجا پیدا کرد، صنایع دستی هند مثلا، هم طلافروشی داشت، هم فرش فروشی. یکی از بازارهای اصلی دهلی است، فکر نمیکنم توریستی به دهلی برود و سراغ خان مارکت نرود.
ساروجینی نگار (Sarojini Nagar)، مهندیها یعنی آنهایی که با با حنا روی دست نقاشی میکنند آنجا هستند، من دنبال زنهایی میگشتم که این کار را انجام بدهند اما این کار مردها بود، نشسته بودند کنار خیابان و تند تند روی دست زنها گل و بته میکشیدند. این بازار را خیلی دوست داشتم، کلیه ابزار هندی شدن آنجا فروخته میشد، خیلی چیزها از آنجا نخریدم که در دلم ماند. یک روز کامل میتوان در ساروجینی نگار ماند و خسته نشد هر چقدر هم که پول در جیبتان بگذارید و به آنجا بروید باز چیزهایی هست که حسرت به دلشان میمانید. در ساروجینی یک فروشگاه هست به اسم سابهیاتا، مرکز فروش کرتی و شال و شلوار، قیمتها هم مناسب است، همیشه هم یک بخش حراج دارد. حالا که برگشتم هم هنوز میروم وبسایتشان را چک میکنم و خون دل میخورم. ساروجینی به یک دلیل دیگر هم در دهلی معروف است، اینجا میتوانید از برندهای معروف با نصف قیمت لباس بخرید. برندها تقلبی نیستند اما محصولاتی هستند که بیشتر به گمان من به دلایل واهی استنداردهای آن برند را کسب نکردهاند و در فروشگاههای رسمی عرضه نشدهاند، حالا به قیمت ارزانتر از ساروجینی سردرآوردهاند.
در دهلی منطقهای هست به اسم کونات پلیس (Connaught Place)، مرز دهلی نو و کهنه، و منطقه تجاری و اداری ست. بیشتر برندهای معروف آمریکایی و اروپایی در آنجا شعبه دارند، قیمتها بسیار گران و خرما برنخیل اما در این منطقه یک فروشگاه دوست داشتنی هست به اسم فابایندیا، یک فروشگاه بزرگ که ساری و کرتی و شلوار هندی، پیراهنهای مردانه، حوله، پرده، کوسن، رومیزی و روتختی، شمع، چای، ادویه ارگانیک و هر چه که فکرش را بکنید میفروشند. قیمتها ثابت است و تخفیف ندارد اما گران و غیر معقول نیست. البته فابایندیا در جاهای دیگر دهلی هم شعبه دارد، یکیش در خان مارکت است.
مرکز خرید سانتوشتی (Santushti)، برعکس بازارهای دیگر خلوت و آرام است. بازار در فضای آزاد است اما هر فروشندهای برای خودش فروشگاهی دارد که شبیه آلاچیق است. قیمتها کمی گران است اما میشود چانه زد، فضای آرام سانتوشتی را دوست داشتم. طوطیها و سنجابها برای خودشان روی سبزهها اینطرف و آن طرف میرفتند و درختهای بلند این بازار پر از مرغ مینا بود. در این بازار یک رستوران خوب است که نوشیدنی یه اسم جینجرفریز دارد، اگر مثل من طعم زنجبیل را دوست داشته باشید عاشق مزه آن میشوید. در سانتوشتی فروشگاهی هست به اسم آنوخی، که البته مثل فابایندیا فروشگاه زنجیرهای ست و در جاهای دیگر هند و دهلی، باز هم مثل خان مارکت شعبه دارد. گویا مرکز اصلی شان در جیپور است، آنجا هم میتوانید پیراهن و دستمال سفره و دامن و رو تختی و کیف و از این چیزهای بخرید، کارهایشان قشنگ است، پارچههایی با چاپهای دستی که دائما به تو توصیه میکنند با آب سرد و دست بشوریشانو از همه مهمتر قیمتشان مناسب است.
اصل مهم بعدی تا آنجایی که میتوانید اجازه ندهید رانندگان تاکسی و رانندگان ریکشا شما را به فروشگاههایی ببرند که خودشان میخواهند. آنها با فروشگاهها قرارداد دارند تا مسافر ببرند و پورسانت بگیرند. این فروشگاه، فروشگاههای دولتی هستند اما قیمتها در آنجا سر به فلک میکشد. فروشگاههایی مثل نورالله و مغول بازار. البته نجات یافتن از دست رانندهها کار بسیار سختی است. گاهی به شما پیشنهاد میکنند در کرایه به شما تخفیف میدهند اگر به این فروشگاهها سر بزنید. در نهایت میتوانید بروید و سریع یک دور در فروشگاه بزنید و بدون اینکه چیزی بخرید بیرون بیایید، یا حتا اگر چیزی دوست داشتید میتوانید راننده را واسطه کنید که تخفیف بیشتر بگیرید. اما خب وقتی چنین اتفاقی با همه رانندهها تکرار میشود دیگر میرود روی اعصاب آدم. از آنجایی که رانندههای تاکسی و ریکشا در هند قشر بسیار آسیبدیده هستند تا یک جاهایی همراهیشان کنید بد نیست. تصمیم با خود شماست.
نکته دو تا مانده به آخر، اگر در بازار خواستید نشانی جایی را بپرسید یا سوالی برای پیش آمد از مغازهدارها نپرسید از مردمی بپرسید که مثل شما برای خرید آمدهاند، جواب آنها صادقانه است.
نکته یکی مانده به آخر ، مراقب کیف و جیب و دوربینتان باشید.
نکته آخر، در بازار به هیچوجه از دستفروشها خوراکی نخرید. نه برای اینکه همه این خوراکیها آلوده و فاسد هستند، نه، مردم محلی از آنها خرید میکنند و به نظر نمیآید بیمار شوند اما دستگاه گوارش ما به این خوراکیها انس ندارد و به تندی واکنش نشان میدهد.