سیزدهم. پرده خوانی در میدان بهارستان: شیخ فضل الله نوری

پیش‌پرده خوانی: تدوین و تصویب قانون اساسی در سال 1285 و متمم آن در 1285 اختیارات شاه را محدود کرد و اصل حاکمیت ملت را برقرار کرد اما مجلس نتوانست تفکیک دین و دولت را به کرسی بنشاند. 

متمم قانون اساسی مورد اعتراض جمعی از علما از جمله شیخ فضل الله نوری قرار گرفت. یکی از پسرانش که در نجف می‌ریست حامی پدر شد و در عتبات درصدد جلب حمایت از نظرات او برآمد و پسر دیگر که دیدگاهی لیبرال داشت به مشروطه‌خواهان پیوست.

نوری بسیاری از جنبه‌های انقلای مشروطه را محکوم می‌کرد از جمله تشکیل انجمن‌ها، و مدارس جدید زنان. 

پرده‌خوانی: نوری در باب مخالفت با متمم قانون اساسی به پسرش نوشت:

"یک کلمه در نظام‌نامه آزادی قلم ذکر شد، این همه مفاسد روزنامه‌ها.  وای اگر آزادی در عقاید بود چنان‌که اصرار دارند."


انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

دوازدهم. پرده خوانی در میدان بهارستان: مشروطه

پیش‌پرده‌خوانی: سال 1285 است.  مجلس اول و انجمن‌های ایالتی و ولایتی در حال شکل‌گیری هستند.

پرده‌خوانی: دموکراسی و مشروطه ورد زبان تهیدستان و اعضای طبقه پایین جامعه شد.  مشروطه مفهوم گنگ و ایده‌آلی داشت، از جمله: وفور و ارزانی نان و گوشت، خاتمه بیکاری، و تصویب قوانین جدیدی که زندگی دهقانان خرد شده در زیر بار مالیاتهای سنگین را بهتر کند.  مشروطه پاسخی به همه مصایب اجتماعی و سیاسی تلقی می‌شد و وعده زندگی بهتر به همه می‌داد.


انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

یازدهم. پرده خوانی در میدان بهارستان: انجمن‌ رشت

انجمن رشت تنها انجمن ولایتی شناخته شده‌ای بود که یک ارمنی سوسیال دموکرات به نام هارطون گالوستیان از رهبران آن به شمار می‌رفت.

انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

دهم. پرده خوانی در میدان بهارستان: انجمن‌های ضدمشروطه و اقلیت‌ها

پیش‌پرده‌خوانی: تمام انجمن‌های مردمی که در زمان انتخابات مجلس اول شکل گرفتند همراه مشروطه نبودند، تعدادی از آنها نیز علیه مشروطه فعالیت می‌کردند.  مثل انجمن اسلامیه در تبریز که محل اجتماع مخالفان مذهبی بود.

پرده‌خوانی: در نقاطی که حکام مستبد و علمای ضد مشروطه کنترل انجمن‌ها را بدست داشتند سرکوب قومی و خصومت علنی با ارمنیان، کلدانیان، زردشتیان، یهودیان و نیز اقلیت‌های بابی ازلی و بهایی افزایش می‌یافت.  ظل‌السلطان، حاکم اصفهان، به احساسات ضد یهودی مردم که منجر به کشتار و غارت محله یهودیان شد دامن می‌زد.

این فشارها موجب مهاجرت بسیاری از خانواده‌های یهودی از شیراز، اصفهان و کاشان به فلسطین و نیز مهاجرت اقلیت کلدانی به کانادا شد.


انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

نهم. پرده خوانی در میدان بهارستان: انجمن‌ها

پیش‌پرده‌خوانی: در زمان انجام انتخابات برای اولین مجلس نمایندگان، انجمن‌های انتخاباتی در شهر‌های مختلف ایران شکل گرفت.  این انجمن‌ها بعد از انتخابات نیز همچنان برقرار ماندند و بر تعدادشان نیز افزوده شد.  برای مثال آذربایجان غیر از انجمن‌های ولایتی و شهری که در این منطقه فعال بودند، انجمنی به نام انجمن آذربایجان در خود شهر تهران داشت که ریاست آن بر عهده تقی زاده بود.

غیر از انجمن‌های رسمی، انجمن‌های مردمی نیز در حمایت یا علیه مجلس شکل گرفت. اقدامات و انتقادات این انجمن‌ها بر مجلس تاثیر بسیار داشت.  

پرده‌خوانی: انجمن تبریز را می‌توان رادیکال‌ترین انجمن دانست.  در مقابل آن انجمن اسلامیه به رهبری محمد هاشم دوره‌چی قرار داشت که به دلایل مذهبی به مخالفت با مجلس می‌پرداخت.


انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

رجال منورالفکر مدافع حقوق نسوان

«یک سال پیش از اعلان مشروطیت در ایران از راه روسیه و اسلامبول به اروپا سپس به مصر و حجاز و هند رفته در آغاز جنگ جهانگیر پشین به ایران برگشته با دختر نوشین روان حاج میرزا حسن رشدیه بنیانگذار آموزشگاه های جدید در ایران ازدواج کردم و در نخستین روز به وی گفتم که شما نباید از مردان رو بگیرید و باید برای رفع و آزادی زنان از کفن سیاه اقدامات کنیم.
همسرم در پاسخ گفت: اغلب و اکثر ملت زمامداران و پیشوایان ایران کاملا مخالف این مرام هستند ما را تکفیر و واجب القتل خوانده از هیچگونه اضرار و آزار کوتاهی نخواهند کرد.
جواب دادم اقدامات سری و با احتیاط خواهیم کرد و امیدوارم با تدابیر لازمه به مقصود برسیم. وانگهی چون مرام ما مقدس و نجات بخش ایران است، بر فرض اگر خون ما بریزند سبب آبیاری درخت مبارک آزادی زنان بیچاره و ستمکش این کشور خواهد شد. »
جملات بالا درد و دلهای «میرزا ابواقاسم آزاد» همسر شهناز آزاد مدیر مسئول روزنامه نامه بانوان است که در 1307 مجمعی در شهر طهران در جهت رفع حجاب زنان به نام مجمع کشف حجاب تاسیس کرد و البته به خاطر این نو خواهی توبیخ شد.

ابوالقاسم آزاد در اندیشه دفاع از حقوق نسوان تنها نبود. در مجلس اول حاج محمد تقی وکيل الرعايا نماینده همدان منتقد در شمار دیوانگان قرار دادن زنان شد و از حق رای زنان دفاع کرد. اگرچه به سخنانش چندان توجهی نشد. میرزا حسن تقی زاده؛ نماینده مجلس پیگیر پرونده دختران قوچان در مجلس اول بود. میرزا فتحعلی آخوندزاده و میرزا آقاخان کرمانی از روشنفکران نام آشنای مشروطه خواه بودند که از وضعیت زنان انتقادها کردند. میرزاده عشقی شاعر و روزنامه نگار هم اشعاری در نقد وضعیت زنان به ویژه حجاب زنان در منظومه کفن سیاه و نمایشنامه ی آدم و حوا دارد. تقی رفعت روزنامه نگار، متخلص به فمینا، مقالاتی را درباره فمینیسم در روزنامه تجدد و ... ترجمه و تالیف می کرد.
میرزا یحیی دولت آبادی؛ برادر صدیقه دولت آبادی، همواره از خواهر خود حمایت می کرد. فرخ دین پارسا؛ همسر فخرآفاق پارسا، مدیر مسئول مجله جهان زنان و اولین روزنامه نگار زن تبعیدی هم همپای همسرش در این زمینه فعال بود. آقا میرزا سید رضی رئیس الاطبا؛ هم از کمکهای مادی به دخترش مریم عمیدملقب به مزین السطنه، صاحب امتیاز و سردبیر روزنامه شکوفه دریغ نمی کرد و...
اولین متن فمینیستی که در ایران ترجمه شد کتاب «قاسم امین» با نام «آزادی زنان » است که یوسف اعتصام الملک برای اولین بار آن را ترجمه کرده است.
در مجله جمعیت نسوان وطنخواه (2-1301ه.ش) که جز جدی ترین مجلات زنان بود، مردان نویسندگان ثابت بودند. بخش ادبیات راجع به نسوان اغلب به شعرهای صادق بروجردی اختصاص داشت. وی که شعرهایش را در انتقاد از وضعیت زنان در مجله به چاپ می رساند، گاه مقالاتی هم درباره انتقاد از حجاب می نگاشت. شاهزاده یحیی اسکندری، در هر شماره نمایشنامه اش به چاپ می رسید. دکتر علیم الملک، معاون مدرسه دولتی و معلم مدرسه دواسازی قول داده بود، که درباره طب خانگی برای خانم های مترقی بنویسد و سعید نفیسی، نویسنده و استاد دانشگاه، مقالاتی درباب مهمترین وظیفه خانم ها در قبال پسرانشان می نگاشت. دکتر علی مستشفی طبیب مریضخانه بلدی از اینکه جمعیت نسوان وطنخواه کلاس اکابر برای زنانی که در جهل مانده اند، باز کرده است، اظهار خوشحالی کرد...

و البته که این داستان تا امروز ادامه دارد...

هشتم. پرده‌خوانی در میدان بهارستان: خیاط، بزاز، کتابفروش، سقط فروش، بقال و آهنگر

پرده‌خوانی:

تقی‌زاده نوشته است:

نمایندگان اصناف پیگیرترین حامیان مجلس بودند و مجلس موجودیت خود را مرهون اعضای شریف و آگاه این طبقه بود: مشهدی محمد باقر بقال، حسین تهرانی سقط‌فروش، محمد تقی بنکدار نماینده بزازان، محمد خوانساری کتابفروش، حسین بروجردی نماینده آهنگران.

آنها مشروطه را آیین خود می‌دانستند و متن قانون اساسی را مثل کتاب دعا حفظ کرده بودند.


انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

هفتم. پرده‌خوانی در میدان بهارستان: اقلیت‌های مذهبی

ارمنیان، یهودیان، و زرتشتیان در ابتدا حق انتخاب نماینده خود را در مجلس گرفتند اما اندکی بعد به آنها گفتند که اگر این حق را اعمال کنند نهضت ملی به تفرقه می‌افتد.  چندین عضو انجمن مخفی به رهبری سید محمد طباطبایی از اقلیت‌های غیر مسلمان خواستند که مرحمت کنند و از حق انتخاب نماینده برای مجلس چشم بپوشند، چرا که اگر غیر مسلمانان رای می‌دادند برای مشروطه‌خواهان مشکلات عدیده‌ای با علما در عتبات و اصفهان پدید می‌آمد. 

به این ترتیب انجمن مخفی که قبل از انقلاب هوادار کثرت‌گرایی مذهبی بود وسیله‌ای شد تا یهودیان و ارمنیان همچنان از حق رای محروم بمانند.

 

انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

ششم. پرده خوانی در میدان بهارستان: رای دهندگان استصوابی

پیش‌پرده‌خوانی: 17 شهریور 1285 قانون انتخابات در مجلس اول به تصویب رسید.

 

پرده‌خوانی: زنان طبق ماده 3 و 5 حق شرکت در انتخابات را نداشتند و در کنار قاتلان، دزدان و ورشکستگان به تقصیر از حق انتخاب محروم بودند.

 

انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

پنجم. پرده خوانی در میدان بهارستان: مجلس اول


پیش‌پرده‌خوانی:

سرانجام مجلس اول در 14 مهر 1285 برقرار شد.

پرده‌‌خوانی: 

این مجلس قدرت سلطنت را بسیار کاهش داد و وزیران را در برابر نمایندگان مجلس مسئول و پاسخگو شناخت.  بودجه را متوازن ساخت و حقوق و مقرری شاهزادگان قاجار و شاه را کاهش داد، واگذاری زمین‌های تیول را ملغی کرد.  قانون اساسی مصوب این مجلس چارچوب قانون‌گذاری غیر مذهبی، قوانین جزا، و محکمه‌های استیناف را که از قدرت دربار و مراجع مذهبی می‌کاست معین نمود و مطبوعات را آزاد شناخت.

پشت پرده خوانی:

در هر شهری مجلس مستقلی هست که بدون مشاوره با حاکم یا مجلس مرکزی تهران عمل می‌کند.  حکام منفور یکی پس از دیگر عزل شده‌اند و حکومت مرکزی و مجلس تهران یارای مقاومت در خود نمی‌بینند.  روحیه مقاومت در برابر ظلم و حتا هرگونه قدرت، در سرار کشور حاکم می‌شود.  رهبران ناشناخته‌اندو  منبع الهام ظاهرا شمال است، شاید قفقاز... این روحیه در آذریایجان نیرومندتر است.

نامه اسپرینگ رایس، وزیر مختار انگلیس در دوره مظفرالدین شاه، به ادوارد گری، وزیر امور خارجه انگلیس


انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

چهارم. پرده خوانی در میدان بهارستان: ایران برای همه ایرانیان

پیش پرده خوانی:

متحصنین بیست و سه روز (28 تیر تا 19 مرداد) در باغ سفارت انگلیس بست نشستند.  محمد علی میرزا ولیعهد واسطه شد، مظفرالدین شاه علاالدوله حاکم تهران را عزل کرد و مشیرالدوله شد صدراعظم.

متحصنین اما رضایت نمی‌دادند، حالا دیگر مجلس نمایندگان می‌خواستند.

سیزده مرداد فرمان شاهانه در موافقت با تشکیل مجلس صادر شد اما ملیون این فرمان را نپذیرفتند زیرا عبارت "ملت" ایران در آن نیامده بود.  دربار دوباره اعلامیه‌ای صادر نمود و عبارت "افراد ملت" را در آن گنجاند اما مجلس جدید را "مجلس شورای اسلامی" نامید.

پرده خوانی:

گروهی از بست نشینان از جمله مشیرالملک، پسر مشیرالدوله صدراعظم که در اروپا حقوق خوانده بود خواهان صدور اعلامیه سومی بودند که در آن نام مجلس شورای اسلامی به مجلس شورای ملی تغییر یابد آنها می‌گفتند:

شاید بعضی به اغراض شخصیه یکی از مبعوثین را تکفیر کنند، آن وقت بگویند کافر در مجلس اسلامی چه می‌کند؟ و شاید یک زمانی مانند شیخ فضل الله ملایی پیدا شود که به غرض شخص خود همه اهل مجلس را تکفیر و لااقل تفسیق کند.  آن وقت محرک مردم شود که کافر و فاسق را به مجلس شورای اسلامی چه کار است؟ دیگر آنکه طایفه یهود و ارامنه و مجوس نیز باید منتخب خود را به این مجلس بفرستند و لفظ اسلامی با ورود آنها نمی‌سازد.  مناسب لفظ ملی است.


انقلاب مشروطه ایران:  ژانت آفاری

سوم. پرده‌خوانی در میدان بهارستان: عدالتخانه

پیش‌پرده‌خوانی: آذر 1285، علاالدوله حاکم تهران چند تاجر تهرانی را به دلیل سرپیچی از فرمان او برای کاهش قیمت قند و شکر فلک می‌کند.  بازار به اعتراض تعصیل می‌شود.  امام جمعه تهران در واکنش، معترضین را بابی می‌خواند.  رهبران ملی در حرم عبدالعظیم تحصن می‌کنند و تعداد بست‌نشینان به دوهزار نفر می‌رسد خواسته‌های اصلی معترضین از این قرار بود:

1.      عزل نوز از سمتش در گمرک

2.      عزل علاالدوله

3.      تأسیس عدالت‌خانه

پرده‌خوانی: برخی روحانیون مثل علی اکبر بروجردی به علمای نجف نوشت که حجج اسلام در تهران "از عدالتخانه متنفر می‌باشند و یقین دارند اگر عدالتخانه در ایران تأسیس شود درب خانه علما بسته خواهد شد.

انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

دوم. پرده‌خوانی در میدان بهارستان: شغل، آقازاده


"مشروطه یا جمهوری، مقصود از هر دو یکی‌ست، چه جمهوری از افراد مشروطه است و مراد از مشروطه سلطنت عمومی و سلطنت ملی است.  امروز هیچ یک از احکام اسلام جاری نمی‌شود.  بنای اسلام بر مساوات است و حال آنکه می‌بینیم دزد اگر از فقرا باشد او را می‌کشند و دهنه توپ می‌بندند و اگر از اغنیا باشد از او پول می‌گیرند و او را مرخص می‌کنند، و اگر آقازاده باشد با او همراهی می‌کنند."

 

ناظم السلطنه در پاسخ به اعتراض علما مبنی بر مغایرت مشروطه‌خواهی و اسلام

انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری

اول. پرده‌خوانی در میدان بهارستان: ماده هفده کمیته انقلاب!

 

پیش‌پرده: اردی بهشت 1283، پنجاه و هفت روشنفکر مترقی به جلسه مخفی در حومه تهران دعوت شدند و در آنجا کمیته انقلاب را تشکیل دادند.  بیشتر حاضرین موافق بودند که حکومت استبدادی باید جای خود را به حکومتی دموکراتیک بدهد.

 

پرده: ماده هفده کمیته انقلاب مقرر کرد: "گرچه سرلوحه مرام آزادی‌خواهان جهان، آزادی عقیده است ولی بواسطه مشکلاتی که در پیش است اکیداً به برادران توصیه می‌کنیم که از این به بعد از حضور در مجالس دینی و مذهبی غیر از مجالس اسلامی خودداری نمایند و وسیله به دست بدخواهان ندهند.

 

انقلاب مشروطه ایران: ژانت آفاری