هرگز نبايد برابري‌خواهي را به صرف ظاهر ارزشمندش پذيرفت: مفهوم (و روش عملي) عدالت برابري‌خواهانه تا آن‌جا كه رشك و حسدورزي مقوِّم آن باشد بر وارونه‌ي روگرداني جا افتاده‌اي مبتني است كه در مورد منافع ديگران به كار بسته مي‌شود: "من حاضرم از آن چشم بپوشم تا ديگران (هم قادر نباشند) آن را داشته باشند!" بدي در اين‌جا اصلاً نقطه‌ي مقابل روحيه فداكاري نيست. بلكه به صورت خودِ روحيه فداكاري پديدار مي‌شود آمادگي براي چشم پوشيدن از رفاه خودم در صورتي كه با اقدام فداكارانه‌ام بتوانم ديگري را از لذت بردن از آن محروم سازم...


خشونت- پنج نگاه زير چشمي
اسلاوي ژيژك/ علي‌رضا پاكنهاد/ نشر ني