هی می خواهی خودت را آرام نگه داری...

مدام می خواهی آشوب و هیجانات درونت را خفه کنی ، نمی شود که نمی شود...

مجبور به سکوت می شوی...جواب احمق سکوت است...اما مگر می شود این چنین صبور ماند و دم نزد...نمی شود که نمی شود...باز هم خواب هایت می ماند و این دل بی قرار من...