مدتهاست
کسی در دلم زندگی نمی کند
گذشته های دور
کسی بود
به گلهای باغچه می رسید
حیاط را آب و جارو می کرد
هر صبح
گوسفندها را به دندان می گرفت و
به دشت می رفت
یک شب
در پی آواز نی لبکی غریب
رفت و
دیگر برنگشت .
92/2/12
+ نوشته شده در پنجشنبه دوازدهم اردیبهشت ۱۳۹۲ ساعت 19:20 توسط هودیسه
|