آفرودیت

همه تنم را بهم ریخته

هیچ سلولی درست کار نمی کند

شریان ها

خونم را

به خیلی دورها می برند

جایی که هرا

دیگر به خانه فکر نمی کند .


همه چیز

از آن نرگس زرد شروع شد

و جهان زیرین

که مرا به کام کشید ...