من برکه‌ای سبز بودم، سایه‌ی درختان در من جوانه زده بود، آواز غوک‌ها در من شناور بود، چی‌چیلاس‌ها در آسمانم بال‌های شیشه‌ای‌شان را به هم می‌زدند. جاده در امتداد من پهن بود. من برکه‌ی سبز آرامی بودم، چرا سنگ انداختی؟