درباره‌ي ادبيات/ پانزدهمي

نوشتن مهمتر از جراحی پلاستیک صورت است.
فاطمه مرنیسی
نوشتن را هر روز به کار برید. پوست شما به خاطر خاصیت عالی نوشتن از نو ساخته می شود! از لحظه­ای که بیدار می­شویم نوشتن فعالیت بافت­های سلولی را ارتقا می­دهد. با اولین علامتی که روی صفحه سفید کاغذ می­گذارید، کیسه­های زیر چشم­تان بلافاصله محو شده و پوست صورتتان از نو تازه می­شود و تا ظهر به بهترین حالت باقی می­ماند. نوشتن با ترکیبات فعالش به بازسازی پوست کمک می­کند و در آخر روز خط صورت­تان کم­عمق­تر شده و چهره­تان دوباره شاداب می­شود.
باید خاطر نشان کنم که نوشتن بهترین دارو برای درمان انواع بحران­ها و چروک­هاست. تنها چیزی را که مداوا نمی­کند موی سفید است...
روزی یک ساعت هر چه که می­خواهید بنویسید. حتا نامه­ای به  شرکت برق محله­تان به آن­ها بگویید که چراغ جلو منزل­تان سوخته است. نمی­توانید تصور کنید که این تمرین روزانه چه اثری روز پوستتان دارد! خط­های گوشه­ی دهانتان از بین خواهند رفت، خطی که در اثر گره کردن ابروانتان به وجود آمده کم کم ناپدید می­شود و چشمانتان درشت­تر خواهد آمد.
نمی­دانم آیا متوجه شده­اید که مثلا نوال سعداوی، هنان الشیخ، آشیا جبار و لیا بدر چقدر جوان، پرانرژی و پرجلا به نظر می­رسند؟ زیبایی موها و تلالو چشمانشان! باید بگویم که نوشتن معجزه می­کند. نوشتن مساوی است با تمام کرمهای بازسازی پوست و انرزی ساز.
نوشتن موثرترین و ارزانترین جراحی پلاستیک صورت در کشورهای عربی است. در این کشورها از نظام­های سیاسی گرفته تا آلودگی ایدوئولوژی و فضای اقتصادی همه با هم هم­پیمان شده­اند تا پیری زودرس برای زنان به بار آورند: هفته­ای یک بار اعصاب آن­ها خرد می­شود، ماهی یکبار دچار حمله قلبی می­شوند، از بیست سالگی حداقل سالی پنج چروک در صورت زنان اضافه می­شود.
...
محکم جای خود را حفظ کنید، بخصوص قلمتان را محکم نگه دارید، زیرا کسانی هستند که می­خواهند آن را از شما بربایند!  فراموش نکنید : نوشتن بهتر از کرم تقویت کننده پوست است.
 
 
مرنیسی، فاطمه(1379) . نوشتن موثرتر از جراحی پلاستیک صورت است. ترجمه: سیمین مرعشی. در جنس دوم(مجموعه مقالات). جلد 6و7. به کوشش نوشین احمدی خراسانی. تهران:توسعه
 
انتخاب از فروغ عزيزي

درباره‌ي ادبيات/ چهاردهمي

بانو و سگ ملوس را خواندم. هميشه فكر مي‌كردم چخوف چي دارد كه اين طور براي من تكان دهنده است؟ زبان ساده و موضوعات نه چندان پيچيده‌ي نويسنده‌اي كه نمي‌خواهد دنيا را تكان بدهد و گره‌هاي هستي را باز كند، قاعدتاً نبايست اين‌طور من را منقلب كند. در آثار چخوف خبري از جملات پر شكوه به سبك رومن رولان يا تعهد گوركي‌وار نيست. چيزي كه در مواجهه با چخوف من را بي‌نهايت تحت تاثير قرار مي‌دهد، هوش غريبش است. در بازخواني بانو با سگ ملوس بيش از پيش به نگاه تيز و هوشمندانه‌ي نويسنده پي بردم. بانو با سگ ملوس تنها روايت‌گر تغيير شخصيت زن و مرد داستان نيست. بلكه چخوف براي همه چيز، ساختمان‌ها، اشياء، كوه و دشت و طبيعت شخضيت ساخته و همه‌ي عوامل داستان آغشته‌اند به قصه‌ي زن و مرد، رابطه‌شان، عشق‌شان و ترديد‌شان. چخوف بي آن كه براي ساختن شخصيت‌ها مكثي بكند و تغييري در سرعت روايت به وجود بياورد، كاري كه در ميان نويسنده‌هاي كلاسيك معمول است، شبيه نقاشي چيره‌دست، بله دقيقاً شبيه صورتگري ماهر با يكي دو حركت قلم شخصيت را ساخته، شايد اوج شخصيت‌پردازي‌اش وقتي باشد كه زن و مرد را در سالن نمايش كنار هم قرار مي‌دهد، از كارمندهايي كه مدال دولتي بر سينه دارند و نوجواني كه توي راه‌روي سالن ايستاده، مي‌گويد و به همين سادگي و به همين سختي، شخصيت آدم‌هاي فرعي داستان و موقعيت و جغرافياي داستان را مي‌سازد. چخوف حقيقتاً من را به گريه مي‌اندازد، اشك شعف به چشم مي‌آورد آقاي دكتر. 

درباره‌ي ادبيات/ سيزدهمي

تنها يك چيز غير از نوشتن هست كه نجاتم مي‌دهد. كه من را غرق نور و شادي مي‌كند. كه از توي چاه عميق تاريك اندوه درم مي‌آورد و مي‌نشاندم روي تپه‌هاي سرسبز روشن، جايي كه هواي سبك در جريان است. و آن توجه به اشياء است و ريز شدن روي حركات تنم. اصلاً نوشتن به خودي خود براي من چيزي ندارد، حتا قصه گفتن و داستان‌سرايي، بله من يك خائن به ادبيات هستم. نوشتن براي من پناهگاه است، نوشتن وقتي صرف ساختن تصويري از يك ليوان مي‌شود يا توصيف تابش نور بر طرح قالي ميان هال، نوشتن وقتي قرار است ابزاري باشد تا تن خودم را تصوير كنم، شبيه نقاشي كشيدن، شبيه طراحي با ذغال روي كاغذهاي كاهي بزرگ، هر چيزي كه بتواند حواسم را متمركز كند روي خودم و اشياء ساكت اطرافم، براي‌ام نجات بخش است. چيزي كه مرا از هياهوي دنيا دور كند و خطوط پيچيده را محو كند و دنيا را براي‌ام ساده كند، طرحي با چند خط باريك و پهن، تاريك و روشن و تمام.